کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است .
نادرقلی افشار ملقب به نادر شاه رئیس ایل افشار بود که به پادشاهی ایران رسید و بنیانگذار دودمان افشاریه شد. او دوازده سال (از ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶) بر ایران حکومت کرد. پایتخت وی شهر مشهد بود.[۱] او از مشهورترین پادشاهان ایران پس از اسلام است.
درباره کسانی که عمر طولانی کنند و روزگاری دراز در این جهان بسر برند، از باب تمثیل یا مطایبه می گویند "فلانی آب حیات نوشیده". ولی این عبارت مثلی بیشتر در رابطه با بزرگان و دانشمندان و خدمتگزاران عالم بشریت و انسانیت که نام نیک از خود بیادگار گذاشته، زنده جاوید مانده اند، به کار می رود. این ضرب المثل به صور و اشکال آب حیوان و آب بقا و آب خضر و آب زندگانی و آب اسکندر نیز به کار رفته، شعرا و نویسندگان هر یک به شکلی در آثار خویش آورده اند.
اِسکَنْدَر مَقْدونی (۳۵۶ تا ۳۲۳ پیش از میلاد) در ایران مشهور به «اسکندر گجسته» (به معنای اسکندر ملعون)و در غرب مشهور به «اسکندر کبیر»، وکشورگشای اهل مقدونیه در سدهٔ چهارم پیش از میلاد بود.
در طول تاریخ اسکندر برای روم نماد قدرت واقتدار بوده است؛ ولی برای ایرانیان نماد خونخواری و خرابی است. چنانچه به علت کشتار و خرابیهای به بار آورده، در ایران وی را اسکندر گجسته (ملعون) مینامند.
مراسم ازدواج اسكندر مقدونی و یكی از نجیب زادگان، ژنرالان و محافظان شخصی اسكندر با دختران داریوش سوم.
پارسه یا تَختِ جَمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست. باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و پارسه را به آتش کشید [۱] و احتمالا بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با اینحال ویرانههای این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است و باستان شناسان از ویرانههای آن نشانههای آتش و هجوم را بر آن تایید میکنند.
این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.
نبشته های باستانی
نبشته ی آریارمنه
در فارسی باستان، سنگ نبشته ی بیستون «آریارمنا» 1. نام نیای دوم داریوش بزرگ و نام برادر کورش دوم.(سنگ نبشته ی بیستون) به معنى رامش آريايى يا آرامش ايرانيان نبشته ی ارشامآریارَمنَه - اَريَه رَمنَه - آریارَمنَ - آریارَمنا - آریارامنه - اَريارمنِس
2. نام ساتراپ کاپادوکیه در روزگار داریوش بزرگ.(پیرنیا)
3. يکى از بلندپايگان خشيارشا.
کوروش بزرگ (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. شاه پارسی، بهخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شدهاست.
ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان، که وی سرزمینهای ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسحشده توسط پروردگار بشمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند.
اخدود به گودالها و خندقهای بزرگ گویند.منظور آیات 4 - 8 سوره بروج و خندقهای عظیمی است که مملو از آتش بود تا شکنجه گران مؤمنان را در آن بیفکنند و بسوزانند.معروف این است که ذونواس آخرین پادشاه حمیر (حمیر یکی از قبایل معروف یمن بود) به دین یهود در آمد و گروه حمیر نیز از او پیروی کردند و یهودی شدند. مدتی بر این منوال گذشت تا به او خبر دادند که در سرزمین نجران (در شمال یمن) هنوز گروهی بر آیین نصرانیت باقی هستند، یهودیان ذونواس را تحریک کردند تا اهل نجران را وادار به پذیرش آیین یهود کند.ذونواس وارد نجران شد ساکنان آن جا را جمع و دین یهود را بر آنان عرضه کرد، اما آنها زیر بار نرفتند، حاضر شدند بمیرند، ولی از دین خود بر نگردند. ذونواس دستور داد خندق بزرگی حفر کنند، آن را پر از هیزم کردند و آتش زدند گروهی از نصارا را زنده زنده در آتش انداختند و سوزاند و گروهی را با شمشیر کشتند و قطعه قطعه کردند.(1)پی نوشتها: 1. ماجرای فوق به صورتهای مختلف در بسیاری از کتب تفسیر و تاریخ آمده است از جمله کتاب مجمع البیان؛ تفسیر ابوالفتوح؛ تفسیر کبیر فخر رازی، تفسیر قرطبی و ابن هشام در سیره ج 1، ص 35 و ج 26، ص 337.
عمامه و شمشیر و عصای حضرت محمد(ص)
زندگینامه حضرت محمد (ص)نام: محمد بن عبد الله در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.كنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم.القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، كریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذكّر، یس، طه و... .منصب: آخرین پیامبر الهى، بنیانگذار حكومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.تاریخ ولادت: روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانستهاند.عام الفیل، همان سالى است كه ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مكه یورش آورد تا خانه خدا (كعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مكه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاكت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.محل تولد: مكه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى كنونى).نسب پدرى: عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن كلاب بن مرّة بن كعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالك بن نضر (قریش) بن كنانة بن خزیمة بن مدركة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است كه هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در كتابهاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است كه فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(ع) به هفت پشت مىرسد.مادر: آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، كمنظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى كرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى كه به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمهاش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مكانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، كفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگهدارى كند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار كرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى كرد.مدت رسالت و زمامدارى: از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، كه در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، كه رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهدهدار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.تاریخ و سبب رحلت: دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اكثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدینه بر اثر زهرى كه زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است كه پیامبر اسلام(ص) در بیمارىِ وفاتش مىفرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است كه آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.محل دفن: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى كنونى) در همان خانهاى كه وفات یافته بود. هم اكنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد. همسران:1. خدیجه بنت خویلد.
2. سوده بنت زمعه.
3. عایشه بنت ابى بكر.
4. امّ شریك بنت دودان.
5. حفصه بنت عمر.
6. ام حبیبه بنت ابى سفیان.
7. امّ سلمه بنت عاتكه.
8. زینب بنت جحش.
9. زینب بنت خزیمه.
10. میمونه بنت حارث.
11. جویریه بنت حارث.
12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب فرزندان: الف) پسران: 1. قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اكرم(ص) تولد یافت. از این رو پیامبر(ص) را ابوالقاسم نامیدند.
2. عبدالله. این كودك چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» مىگفتند.
3. ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت. عبدالله و قاسم از خدیجه كبرى (س) و ابراهیم از ماریه قبطیه متولد شدند. وهرسه آنان در سنین كودكى از دنیا رفتند.ب) دختران:1. زینب (س). 2. رقیه (س). 3. ام كلثوم (س). 4. فاطمه زهرا (س).دختران پیامبر اسلام (ص) همگى از حضرت خدیجه(س) متولد شدند و تمام فرزندان رسول خدا(ص) جز فاطمه زهرا (س) پیش از رحلت آن حضرت، از دنیا رفته بودند. تنها فرزندى كه از آن حضرت در زمان رحلتش باقى مانده بود، فاطمه زهرا(س)، آخرین دختر وى بود. این بانوى مكرّمه، افتخار بانوان عالم، بلكه همه انسانها و مورد تقدیس و تكریم فرشتگان عرشى است. همو است كه مادر سبطین و امّ الأئمة المعصومین(ع) است.گرچه پیامبر اسلام(ص) به تمام خاندان مؤمن خویش علاقهمند بود، اما در میان همسرانش بیش از همه، به خدیجه كبرى (س) و در میان فرزندانش بیش از همه، به فاطمه زهرا (س) علاقهمند بوده و اظهار محبت و لطف